شهید فخرالدین مهدی برزی

نوشته ها و عکسهای باقیمانده از شهید و دوستان

شهید فخرالدین مهدی برزی

نوشته ها و عکسهای باقیمانده از شهید و دوستان

غصه نخور پدر! فرزند شهیدت از همه ما زنده تر است!

به یاد شهید حسن حاتمی

به روایت برادر محسن امامی


حمید سربی یه خواهر‌زاده داشت به نام حسن حاتمی که کارمند حراست شرکت مخابرات ایران بود. تو شجاعت و دلیری هم عین داییش بود. بار‌ها مجروح شده بود و یه چشمش رو هم از دست داده بود.

پدر حسن میگه: «وقتی حمید توی عملیات والفجر هشت شهید شد و جنازه اونو به خاک سپردیم هر هفته که می‌رفتیم سر خاکش چند تا قبر اون طرف‌تر یه قبر بود که هیچ نوشته‌ای نداشت و من همیشه می‌رفتم وبرای اون فاتحه می‌فرستادم. ازم سوال می‌کردند اینو که نمی‌شناسی هر هفته میای و براش فاتحه می‌خونی! منم می‌گفتم این واجبتره؛ کسی رو نداره؛ انگار پسر خودمه.

این ماجرا گذشت تا یه شب جمعه که داشتم فاتحه می‌خوندم از پشت سر دیدم یه نفر منو بغل کرد. احساس آشنایی بهم دست داد. برگشتم دیدم پسرم حسن هست که منو بغل کرده. گفت: بابا غصه نخور تا چند وقت دیگه این قبر هم آباد می‌شه. اینو گفت و منو بوسید و خندان رفت و سر قبر داییش (حمید سربی) شروع کرد به فاتحه خوندن.

... بعد از مدت کوتاهی حسن رفت جبهه و تو پدافندی دوپازا شهید شد. مونده بودیم که کجا دفنش کنیم که متوجه شدیم وصیت کرده تو همون قبری که از قبل تهیه کرده بود - همون قبری که چند تا اون طرفتر از مزار حمید سربی بود و من می‌رفتم فاتحه می‌خوندم - دفنش کنیم. به چند تا از دوستانش هم این سفارش رو کرده بود که عملی شد. خوشحالم که به قول خودش اون قبر آباد شد. انگار می‌دونست که کی شهید می‌شه.»

روحش شاد

نظرات 1 + ارسال نظر
عشقستان اسماعیل چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ق.ظ

سلام
کاش روزی قبر ما هم آباد شود

نمیدونم چی بگم؟؟
اما به قول مامان ایشالله همه امون با شهادت از دنیا بریم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد