خاطره ای از سفره هفت سین نوروز 67
به روایت برادر خلیل نقیب زاده
قبل از عید ۱۳۶۷ گردان آمد تو شیخ صالح. عجب منطقه قشنگ و سرسبزی!
داشت سال تحویل میشد. شهید حسین خلیلی مسئول دسته ما دو تا پوکه توپ ۵۷ (مهمات ضدهوایی به شکل توپ دور برد) رو داد دست من و گفت: برو اینها را پر گل کن تا بذاریم سر سفره هفت سین. من هم گفتم: چشم! با حسن بشارتنیا زدیم به دشت. کلی گشتیم و صفا کردیم و گل چیدیم. چند لحظه نشستیم. به حسن گفتم: پسر! این گلها اصلاْ بو نداره، من یه فکری کردم. گفت: چی؟
ادامه مطلب ...