لحظههایی که میمانند...! با هر لحظهی سخت زندگی دوبار باید مبارزه کرد. یکی زمان گذراندنش، که هر ثانیهاش یک عمر است و پر از استیصال و بیچارگی، هر ثانیهاش یک بار جان را میگیرد تا بگذرد و تمام شود … تمام که نه … و دیگر زمانی که خاطرهی آن لحظه، در ذهن، بال و پر میگیرد، احیا میشود، ممکن است فردای آن لحظهی سخت باشد، یا سال بعدش، یا سالیان بعد. اگر در ذهن مانده باشد، یعنی هنوز جان دارد. یعنی هست، جاریست در زمانها و مکانهای دیگر زندگی. این ماندن، آزار دهنده است. حتی اگر تو در گذشته نسبت به آن واقعه، خوب عمل کرده باشی و از خودت در واکنش نسبت به آن راضی باشی. گاهی دل، دوست دارد چیزی به نام «حافظه» وجود نداشت و تمامی این خاطرات، بر اثر گذر زمان، دفن میشدند و دیگر هیچ رنگ و بویی ازشان نمیماند. زندگی در ایدهآلترین و شیرینترین حالت، میتواند تهمایهای تلخ داشته باشد.تلخ آن هم دیدن این عکسها ودورماندن از غافله عشقُ غافله ای که رفت وفقط خوبارو با خودش برد.خوش به حالت داداشی.......
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
لحظههایی که میمانند...!
با هر لحظهی سخت زندگی دوبار باید مبارزه کرد. یکی زمان گذراندنش، که هر ثانیهاش یک عمر است و پر از استیصال و بیچارگی، هر ثانیهاش یک بار جان را میگیرد تا بگذرد و تمام شود … تمام که نه …
و دیگر زمانی که خاطرهی آن لحظه، در ذهن، بال و پر میگیرد، احیا میشود،
ممکن است فردای آن لحظهی سخت باشد، یا سال بعدش، یا سالیان بعد.
اگر در ذهن مانده باشد، یعنی هنوز جان دارد. یعنی هست، جاریست در زمانها و مکانهای دیگر زندگی.
این ماندن، آزار دهنده است. حتی اگر تو در گذشته نسبت به آن واقعه، خوب عمل کرده باشی و از خودت در واکنش نسبت به آن راضی باشی.
گاهی دل، دوست دارد چیزی به نام «حافظه» وجود نداشت و تمامی این خاطرات، بر اثر گذر زمان، دفن میشدند و دیگر هیچ رنگ و بویی ازشان نمیماند.
زندگی در ایدهآلترین و شیرینترین حالت، میتواند تهمایهای تلخ داشته باشد.تلخ آن هم دیدن این عکسها ودورماندن از غافله عشقُ غافله ای که رفت وفقط خوبارو با خودش برد.خوش به حالت داداشی.......