«خدایا! از درگاهت طلب عفو و بخشش دارم
و از تو میخواهم که این بنده ناچیزت را هم به راهی که شهدا رفتند
و تا آخر ادامه دادند تا به شهادت رسیدند، هدایت کنی.»
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت لالهها را چیدنی کرد به چشم دل خدا را دیدنی کرد
ببوس ای خواهرم قبر برادر شهادت سنگ را بوسیدنی کرد
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت مهدی (ع) و با درود فراوان بر امام عصر مسلمین امام خمینی چند مطلب را جهت یادبود در این دفتر باارزش با خط بی ارزش خود مینویسم.
اولا از شما دوستان و برادران عزیز که از این بنده ناچیز خدا خواستید که در این مجموعه باارزش که با نگاه به آن تمام حالات انسان دگرگون میشود و از افکار دنیوی به افکار اخروی گرایش پیدا میکند خیلی ممنون هستم.
من خودم را خیلی کوچکتر از آن میدانم که در دفتری که شهدا و برادرهایی که خیلی از آنها التماس دعا دارم، چیزی بنویسم اما چون که از من گنهکار هم خواستید چارهای نیست انشالله که راضی باشید.
خدایا! خیلی روسیاهم، خیلی گنهکارم و ناتوان از اینکه در برابر حیلههای شیاطین خود را حفظ کنم.
خدایا! از درگاهت طلب عفو و بخشش دارم و از تو میخواهم که این بنده ناچیزت را هم به راهی که شهدا رفتند و تا آخر ادامه دادند تا به شهادت رسیدند، هدایت کنی.
خدایا! خودت میدانی که این بندهات هیچی نیست و هر چه هست تویی، نگذار این یادم برود که شیاطین بیچارهام خواهند کرد.
والسلام
برادر کوچک شما رزمندگان
رجب قربانی
تاریخ ۶۶/۳/۱۰
یکشنبه خرداد ماه ساعت ۴/۲۰ دقیقه صبح
اردوگاه کوزران
به به تبلیغاتی باحال گردان اقا رجب عزیز اگر فضای گردان یه حال و هوای خوبی پیدا میکرد از برکت زحمات اقا رجب و نانگیر و اقا یدالله و.....برو بچه های تبلیغات گردان بود